-
چهارشنبه, ۲ آبان ۱۳۹۷، ۰۱:۳۱ ب.ظ
-
۸۰۷
اخبار این روزها پر شده از اتفاقاتی که وقتی میشنوی یا میخوانی دلت به درد میآید از این حجم خشونتی که در بین جامعه رواج یافته و در دو حالت از سوی شخص نسبت به دیگران یا خودش ابراز و اعمال میشود.
در تعریف هرگونه رفتاری که با هدف وارد نمودن آسیب به یک یا بیش از یک پدیده صورت گیرد خشونت نام میگیرد. اعمال رفتار خشونتآمیز میتواند در سطح آگاهانه یا ناآگاهانه صورت گیرد.
جامعه ایران به عنوان یک جامعه مذهبی و اخلاقمدار به طور کلی باید در زمره کشورهایی قرار گیرد که سطح اعمال خشونت در آن بسیار کم باشد؛ اما حجم خشونتهای اتفاق افتاده خلاف این قاعده کلی به نظر میرسد.
درگیریهای خیابانی، خشونتهای خانوادگی، نزاع، زد و خورد و از همه بحرانیتر گسترش خودکشی در نسل جوان ایرانی، زنگ خطری جدی برای برنامهریزان اجتماعی خواهد بود؛ که باید هر چه سریعتر به راهکارهایی برای مهار آن اندیشید، پیش از آنکه این نوع رفتار به الگوی غالب تبدیل شود.
یکی از نقاط ضعف این مسئله، پنهانکاریهای متعددی است که از سوی نهادهای مختلف اجتماعی از خانواده گرفته تا نهادهای انتظامی و امنیتی صورت میگیرد. خانوادهها به طور معمول در پوشش حفظ آبرو از اعلام و پیگیری این قبیل موارد تن میزنند و دستگاههای دولتی نیز با تصور ایجاد امنیت روانی معمولا چنین مواردی را در آمار و اطلاعات عمومی خود مطرح نکرده و تنها در بولتنهای داخلی خود به بررسی آن میپردازند؛ این سبب میشود حجم اخبار منتشر شده تنها قله کوه یخ بحرانی باشند که در بطن جامعه در حال اتفاق است. بحرانی که مردم خود آنرا احساس کرده و چون اطلاعات و پیگیری را در اخبار رسمی نمیبینند، گمان میکنند دستگاههای مربوطه به آن بیاهمیت بوده و خود باید فکری برای امنیت کنند.
همین سبب شده با وجود قانون منع حمل سلاح سرد و مجازات سنگینی که قانونگذار برای آن پیشبینی کرده، تعداد قابل توجهی از جوانان مبادرت به این امر نمایند؛ که این خود آغازی است بر ایجاد درگیریهای خونین.
بعد دیگر موضوع، فرهنگی است؛ باید پرسید که چقدر از فضای آموزشی ما به کنترل خشم اختصاص داده شده است؟ برنامهسازان ما چقدر در آموزش این مهم به جوانان تلاش کردهاند؟ نقش روحانیت و فعالیتهای مذهبی در آموزش خویشتنداری چقدر است؟
متاسفانه میتوان گفت به این موضوع چنان که باید و شاید پرداخته نشده و جوانان در این میان تنها رها شدهاند.
از سوی دیگر مراجعه به روانشناس برای کنترل بحرانهای درونی، هنوز در جامعه ما دارای قبحی است که مانع از کمک گرفتن از این عنصر کنترلکننده میشود.
رفتارهای خشونتآمیز گاه به دلایل مختلف تبدیل به خودآزاری و حتی خودکشی میشود که این خود داستان غمانگیز دیگری است که جوانی به آن روی آورد.
به هر حال خشونت جزئی از جامعه بشری است و از ابتدای تشکیل جوامع بشری همواره وجود داشته و خواهد داشت، اما لازم است برای مهار آن فکری اندیشید.مخلص شما/سردبیر